در بنی اسرائیل مردی بود که عمر خود را به نافرمانی خدا صرف نموده بود. زمانی برایش مسافرتی پیش آمد، در بین راه به سر چاهی رسید، دید سگش از تشنگی زبانش از کام بیرون آمده است.
نگران شد به حال او، و در مقام تهیه آب برای سگ برآمد. چون سطل و ریسمان نداشت، عمامه خود را باز کرد و به کاسه چوبی که همراه داشت بست و توی چاه انداخت و آب کشید و سگ را از تشنگی سیراب کرد و نجات داد.
خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که من سعی آن مرد را برای تشنگی سگ قبول کردم و از گناهانش گذشتم. چون به مخلوقی از مخلوقاتم مهربانی نمود. چون این خبر به آن مرد رسید از گناهان خود توبه نمود و به حسن عاقبت فائز گردید.
پ.ن1:تا زمانی كه انسان در این دنیا زندگی میكند و مرگش فرا نرسیده باشد خداوند مهلت داده تا بندهاش توبه كند.
پ.ن2:جوانی بهترین سن توبه است و البته موقعیت هر سنی برای توبه، بهتر از سن بالاتر است و نباید توبه را لحظهای به تأخیر انداخت، نباید منتظر شب جمعه، شب قدر، صحرای عرفات، ماه محرم و یا... شد.